شکر گزاری از نظر قرآن
در پایان آیه 13 سوره مبارکه سبا (در مقاله قبل) متذکر شدیم که خداوند در این آیه، بعد از ذکر مواهب خود، خطاب به دودمان حضرت داود مىفرماید:" اى آل داود شکرگزارى کنید" (اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً). اما عده کمى از بندگان شکرگزارند"! (وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ) و توضیح دادیم که بدیهى است منظور از شکرگزارى تنها شکر با زبان باشد بلکه منظور" شکر در عمل" است، یعنى استفاده از مواهب در مسیر همان اهدافى که بخاطر آن آفریده و اعطا شدهاند، و مسلم است کسانى که مواهب الهى را عموما در جاى خود به کار گیرند اندکى بیش نیستند. در این مقاله بنا داریم تا بخاطر اهمیت شکرگزاری به بحث و بررسی بیشتر در این مورد بپردازیم .
قبل از هر چیز در این زمینه توجه به ریشه اصلى لغت" شکر" لازم است:
" راغب " در" مفردات" مىگوید:" شکر" همان تصور نعمت و اظهار آن است، بعضى گفتهاند در اصل" کشر" به معنى" کشف" (بر وزن آن) بوده است سپس مقلوب گشته و" شکر" شده است، و نقطه مقابل آن" کفر" است که فراموشى نعمت و پوشاندن آن مىباشد.
سپس به تقسیم " شکر" به شعب سه گانه: " شکر قلب" یعنى اندیشه در باره نعمت، و " شکر زبان" یعنى ثنا گفتن بر منعم، و " شکر سایر اعضا " یعنى قدردانى و پاسخگویى در برابر نعمت، پرداخته است.
تعبیر قرآن در آیه فوق به جمله" اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً " نشان مىدهد که شکر بیشتر از مقوله " عمل" است، و باید آن را در لابلاى اعمال انسان ارائه داد، و شاید به همین دلیل قرآن تعداد شکرگزاران واقعى را اندک شمرده است، و علاوه بر آیه مذکور، در آیه 23 سوره ملک بعد از آنکه نعمتهاى بزرگى همچون آفرینش گوش و چشم و دل را بر مىشمرد اضافه مىکند: قَلِیلًا ما تَشْکُرُونَ (کمتر شکر او را بجا مىآورید) و در آیه 73 نمل نیز آمده و" لکن أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ " (بیشتر آنها شکرگزارى نمىکنند) این از یک سو.
به تعبیر دیگر، و به گفته بعضى از مفسران بزرگ،" شکر مطلق" این است که انسان همواره به یاد خدا باشد بى هیچگونه فراموشى، و در راه او گام بردارد بدون هیچگونه معصیت، و اطاعت فرمان او کند خالى از هر گونه سر پیچى، و مسلم است که این اوصاف در کمتر کسى جمع مىشود، و اینکه بعضى اصولا آن را محال پنداشتهاند بى اساس است، و دلیل بر عدم آشنایى آنها به این مفاهیم و این مراحل از عبودیت است.( تفسیر المیزان ، جلد 4 ،صفحه 38)
گاه گفته مىشود: اداى حق شکر پروردگار از یک نظر بسیار مشکل است، زیرا همین که انسان در مقام شکر بر مىآید و این توفیق نصیبش مىگردد و وسائل شکرگزارى در اختیارش قرار مىگیرد خود نعمت تازهاى است که نیاز به شکر مجددى دارد، و این موضوع به صورت تسلسل ادامه مىیابد، و هر چه انسان تلاش بیشتر در طریق شکر او مىکند مشمول نعمت افزونترى مىگردد که قادر بر شکر آن نیست! ولى با توجه به اینکه یکى از طرق اداى حق شکر الهى همان اظهار عجز از اداى شکر اوست روشن مىشود که قلیلى از بندگان پروردگار همانگونه که قرآن بیان فرموده به راستى در این مسیر قرار مىگیرند.
توجه به احادیث زیر مىتواند در این بحث به قدر کافى روشنگر باشد:
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مىخوانیم: " کسى پرسید آیا شکر پروردگار حدى دارد که اگر انسان به آن حد برسد شاکر محسوب شود؟ فرمود: آرى سؤال کرد: چگونه؟ فرمود: " یحمد اللَّه على کل نعمة علیه فى اهل و مال، و ان کان فیما انعم علیه فى ماله حق اداه: خدا را بر تمام نعمتهایش چه در خانواده و چه در اموال حمد و ستایش کند، و اگر در اموالى که به او داده حقى باشد ادا نماید."( اصول کافى ،جلد 2 ، باب الشکر ،حدیث 12 و حدیث 10)
در حدیث دیگرى از همان امام همام مىخوانیم:
شکر النعمة اجتناب المحارم: " شکر نعمت پرهیز از گناه است ." (اصول کافى ،جلد 2 ، باب الشکر ،حدیث 12 و حدیث 10)
و نیز در حدیث دیگرى از همان حضرت علیه السلام آمده است که فرمود: « فیما اوحى اللَّه عز و جل الى موسى: یا موسى! اشکرنى حق شکرى، فقال یا رب! و کیف اشکرک حق شکرک و لیس من شکر اشکرک به الا و انت انعمت به على؟ قال یا موسى! الان شکرتنى حین علمت ان ذلک منى! :
" خداوند متعال به موسى وحى کرد اى موسى! حق شکر مرا بجاى آور، عرض کرد: چگونه حق شکر تو را بجا آورم در حالى که هر شکرى بجا آورم بخاطر آن نعمت تازهاى به من دادهاى؟ فرمود: اى موسى الان شکر مرا بجاى آوردى، چون مىدانى همین توفیق نیز از من است "! ( اصول کافى ، باب الشکر ،حدیث 27)
توجه به این نکته نیز لازم است که تشکر و قدردانى از کسانى که وسیله نعمتى براى انسان هستند نیز شعبهاى از شکر خداست، چنان که امام سجاد على بن الحسین (علیهما السلام) مىفرمایند: " روز قیامت که مىشود خداوند متعال به بعضى از بندگانش مىگوید: آیا شکر فلان کس را بجاى آوردى عرض مىکند: پروردگارا! من شکر تو را بجاى آوردم، خداوند مىفرماید: چون شکر او را بجا نیاوردى شکر مرا بجا نیاوردهاى"!.
سپس افزودند: اشکرکم للَّه اشکرکم للناس: " از همه شما شکرگزارتر در پیشگاه خدا کسى است که بیشتر از نعمتها و زحمات مردم قدردانى و شکرگزارى کند ."(اصول کافى ،باب الشکر ،حدیث 30)